هوالحق
این روزها هرچه رو به جلو می رویم تنش های ذهنی برخی از یک سو و تنش های رفتاری برخی نیز از سوی دیگر روند صعودی به خود گرفته و گاه سر به فلک می کشد و گاه نیز گوش این فلکِ فلک زده را کر می کند...
خلاصه شاید این فلک است که این روز ها از بازی زمانه عقب مانده.
اما این میان در این هیاهو های فلک زده و فلک شده ، بیش از هر چیز ، فارغ از این افلاک ، مات منده ام تنها در جوابی کوتاه از دکتر به سوالی که در عین حالی که این روزها باید معیارمان باشد اصلا و ابدا نیم نگاهی هم بدان نداریم : تخصص یا تقوا ؟
میگویند تقوا از تخصص لازم تر است ، آنرا می پذیرم .
اما می گویم
و حال آنکه منی عاجز میان این همه کراماتِ بی تدبیر و درپی ذره ای تقوا ...
هوالحق
به خاکی بودن معروف بود ...
این اخلاق رو از لبنان و در کنار بچه های یتیم به ارث برده بود
برای ناهار دعوت شده بود به یکی از قرارگاه های زمان جنگ
خیلی خاکی و بدون تشریفات و محافظ اومده و نشست سر سفره
چند لحظه بعد از اینکه نشست یکی گفت :
ای بابا !! پس از وزیر دفاع کجا موند ؟!
با لبخند جواب داد شما شروع کنید ... خدا رو خوش نمیاد رزمنده های اسلام معطل وزیر دفاع بشن